محل تبلیغات شما



 

آیا برای تربیت کودکان اصول یکسانی وجود دارد که والدین با رعایت آن اصول بتوانند به نحو مطلوبی عمل کنند؟هر چند که شاید نتوان اصول کاملا روشنی را برای تربیت بیان کرد، ولی می توان به چند اصل کلی اشاره کرد که فرایند تربیت را آسانتر می کند. در زیر به برخی ار مهارتها و اصول مهم اشاره می شود:

با ثبات عمل کنید

ثبات داشتن در رابطه با کودک یکی از اصول مهم فرزندداری است معهذا ممکن است در پیروی از آن در موقعیت های روزانه با مشکل مواجه شوید. اگر هنگامی که کودک کاری را انجام می دهد به او لبخند بزنید لکن در زمان دیگری همان کار یا شبیه آن را انجام دهد به او سخت بگیرید کودک به شدت دچار سردرگمی می شود. چرا این عمل در یک زمان خطای بزرگی بود و در زمان دیگر خنده آور؟ هنگامی که اجازه می دهید حالات خلقی شما عکس العمل هایتان را نسبت به کودک تحت تاثیر قرار دهد، قرار گرفتن در این بی ثباتی آسان می شود. پس مواظب باشید کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشویق نمایید و به علت رفتار منفی تنبیه نمایید نه اینکه ملاک تشویق یا تنبیه شما حالات خلقی شما باشد. روزی شاد و پر حوصله و روز دیگر به دلایل گوناگون خسته و بی حوصله.

هماهنگ باشید

بعنوان پدر و مادر لازم است اصول یکسانی داشته باشیم حداقل در جلوی کودکان وانمود کنیم که در تربیت آنان هماهنگیم. اگر رفتاری را پدر تائیید می کند و مادر رد، باعث تعارض کودک می شود پس بهتر است به عنوان والدین قبلا با یکدیگر هماهنگ باشیم و حداقل در جلوی کودکان عدم هماهنگیمان را بروز ندهیم.

در مورد فرزند خود مودب باشید. صحبت مودبانه درهنگام خشم و ناراحتی، معلم خوبی برای کودک و نوجوان است که حتی در هنگام خشم به طور صحیحی رفتار کنند.زمانی خاص برای توجه بدون قید و شرط به بچه ها اختصاص می دهید

منظور از توجه بدون قید و شرط، یعنی بدون توجه به رفتار کودک زمان خاصی را با وی صحبت می کنیم، درد دل می کنیم، درد دل او را گوش میدهیم و یا بازی می کنیم، بستگی به سن فرزندان دارد. وی باید احساس کند زمانی خاص را به وی اختصاص داده ایم. می توانیم هر روز چند دقیقه و در آخر هفته یک ساعت این کار را انجام دهیم.


رسولُ اللّه صلی‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : ما أحَلَّ اللّه شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاق.

پیامبر خدا صلی‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :خداوند چیزی را که نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نکرده است.

آسیب شناسی طلاق و راهکارهای پیشگیری آن :

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم بر حسن معاشرت تأکید نموده است؛خانواده به عنوان قدیمی‌ترین گروه اجتماعی و رکن رکین و اساسی اجتماع از آغاز خلقت انسان وجود داشته است. تاریخچه طلاق به تاریخچه ازدواج بر می‌گردد. به همان علت که بشر بنا به درخواست طبیعی خود پیوند ازدواج می‌بندد تا در کانون گرم خانواده و در کنار همسر خود به س و آرامش برسد، به همان گونه نیز ممکن است به دلایلی از ادامه زندگی خودداری کرده، طلاق را بپذیرد. ازدواج همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می‌شود. امّا به دلیل تفاوت‌هایی بین زن و شوهرها که گاهی ناشی از تربیت در دو محیط متفاوت و یا عدم شناخت کافی از یکدیگر است، پس از چندی مشکلاتی بروز می‌کند که چنانچه با تدبیر و درایت با آن‌ها برخورد نشود، می‌تواند بنیان زندگی خانوادگی را به مخاطره بیندازد. نهاد خانواده کوچک‌ترین نظام اجتماعی است که ثبات و استحکام آن موثر در ثبات جامعه است. پیش از ازدواج یک زوج معتقدند تا زمانی که عشقشان به همدیگر فروکش نکند، بر هر مشکلی می‌توان فائق آمد. آن‌ها بزودی تشخیص می‌دهند که آتش عشق پیشین فروکش کرده و برای حل مسائل باید راه‌های عملی‌تری را در پیش بگیرند. از هم گسیختگی نهاد خانواده که غالباً  در قالب طلاق پدیدار می‌شود،تأثیرات نامطلوبی بر پیکره اجتماع دارد که پیشگیری از آن جز با شناخت عوامل طلاق و تبعات آن امکان پذیر نمی‌باشد.

 ‌‌مفهوم‌  لغوی طلاق:

واژه طلاق در پارسی به‌معنای‌بیزاری‌وجدایی‌کامل‌است.

 درلغت‌عرب واژه‌ "تطلیق  "برای‌گسست‌پیوندشویی‌بیشتربکارمی‌رود.

طلاق :

انحلال رابطه همسری در ازدواج دائمی را که بعد از آن از نظر رعایت حقوق و تکالیف مربوط به شویی مسئولیتی برای دو همسر نخواهد بود، طلاق می‌گویند.

اگر ازدواج را قراردادی بین دو شخص برای زندگی مشترک بدانیم، این قرارداد همواره دائم نیست و گاهی بنا به دلایلی فسخ می‌شود. جریان فسخ قرارداد بین یک  زوج را اصطلاحاً طلاق می‌گویند.

طلاق در اسلام:

اسلام می‌خواهد تا حد امکان طلاق صورت نگیر د و طلاق را به عنوان یک چاره جویی در مواردی که تنها راه، جدایی است، تجویز کرده است و مردانی را که مرتب زن می‌گیرند و طلاق می‌دهند را دشمن خدا می‌داند

آسیب‌های اجتماعی ناشی از طلاق بر فرد و جامعه:

طلاق به هر دلیل درست یا نادرست پیامدهایی دارد، هم برای فرد و هم برای اجتماع ، افراد مطلقه  و فرزندان طلاق در بهترین حالت شایدترحم محیط و افراد پیرامون خود را دریافت کنند وزندگی بعد از طلاق   به معنی یک زندگی ناقص است که غالباً ن و فرزندان بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد و دو نیمه شدن خانواده در اغلب موارد اثرات روحی ،روانی و اقتصادی دراز مدتی را بر جمیع اعضا خانواده و حتی  اطرافیان بر جای خواهد گذاشت ، تحقیقات روانشناسی نشان داده است که بچه‌ها مرگ والدین خود را راحت‌تر از طلاق می‌پذیرند زیرا مرگ پدیده ای طبیعی است درحالی‌که طلاق پدیده ای اجباری است و طی آن زوجین با تنفر از هم جدا شده‌اند. اینکه بعد از طلاق کودک با کدامیک از والدین زندگی خواهد کرد؟ خلاء های عاطفی او را چه کسی پر خواهد کرد؟

طلاق باعث بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان
ـ به وجود آوردن زمینه های اضطراب
ـ ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان
ـ بی قراری فرار از منزل - انکار حقایق و وقایع - اعتیاد - ولگردی و.می شود.

طلاق در بسیاری از موارد و مواقع ضروری است و زوجین ناگزیر به قبول این امر هستند. ولی در اغلب موارد جدایی‌ها در نتیجه توقعات بیجای احساسی، اقتصادی و عاطفی زوجین از همدیگر، سوءظن و بدبینی بی مورد، نداشتن صبر و گذشت در زندگی، حسادت بیش از حد زن و شوهر، پرخاشگری و تندخویی زن یا مرد و غرور و خودخواهی بی مورد صورت می‌گیرد.

سارا مک لین، پژوهشگر آمریکایی در این مورد می‌گوید: علت مشکلات روحی فرزندان طلاق، جدایی والدین یا زندگی کردن آن‌ها با یکی از والدین نیست، بلکه تشنج‌ها و درگیری‌های خانوادگی و اختلافات والدین پیش از جدا شدن، باعث بر هم خوردن آرامش ذهنی آن‌ها می‌شود و به دنبال خود معضلات رفتاری را به همراه می‌آورد. وی معتقد است جدایی به تنهایی آسیبی به هیچ یک از افراد خانواده وارد نمی‌کند بلکه مشکلات پیش از آن و عواملی که موجب رسیدن خانواده به نقطه پایان می‌شود، موجب ایجاد مشکل در روح و روان کودک و حتی والدین خواهد شد.

علل و عوامل طلاق

طلاق عوامل مختلفی دارد که مهم‌ترین این علل و عوامل را می‌توان به شرح ذیل احصاء نمود: عوامل  موثر در طلاق:

1-هم‌کفو نبودن زوجین:ازدواج‌هایی که درآنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق‌ترند و کمتر به طلاق می‌انجامد. تشابهاتی مانند طبقه اجتماعی،سطح تحصیلات،سطح هوش،هم نژاد بودن،دین مشابه داشتن،داشتن آموزه های مشابه،هم زبان بودن،یک ازدواج موفق را رقم می‌زند.   

2-تفاوت طبقاتی:تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی معمولاً دیدگاه‌های مختلفی را بو جود می‌آورد.

3-توقعات نابجا:از مهم‌ترین دلایل طلاق توقعات نادرستی است که زوجین از یکدیگر دارند.

4- خشم و پرخاشگری و کتک زدن

5- عدم توجه به یکدیگر

6- روابط اجتماعی ناسالم، ازدواج‌های احساسی،عشق‌های کور

7 -خرافات و اعتقادات نادرست نظیر شانس و اقبال

8- ازدواج‌های از روی ترحم

9- فقدان امنیت شغلی. معمولاً نبود امنیت شغلی ویژه برای مردان که مسئولیت تأمین معاش زندگی را بر عهده دارند منجر به کاهش یا سلب امنیت روحی و روانی آنان خواهد شد.

10- تضاد فرهنگی: یکی از عوامل مهم در ناسازگاری زوجین وعدم برقراری تفاهم بین آنان وجود گرایش‌های فرهنگی متعارض بین آن‌ها است مثلاً یکی از زوجین مقید به رعایت آداب اسلامی و انجام واجبات و ترک محرمات است و طرف دیگر رعایت این اصول را چندان اهمیّت نمی‌دهد.

11- ازدواج در سنین پایین

12  -   تفاوت سنی زیاد زن و شوهر

13-شهرت یکی از طرفین: این عامل چنانچه منجر به تفاخر کاذب شود مشکل آفرین خواهد بود.

14-عوامل اقتصادی:مانند مدگرایی و اسراف زن یا فقر مالی مرد و معیارهای غلط مانند پول را ملاک همه چیز دانستن.

15- عدم درک متقابل افراد از یکدیگر:به علل مختلفی از جمله اختلافات سنی زیاد یا اختلاف سطح تحصیلات و اختلافات فرهنگی ممکن است طرفین درک متقابلی از یکدیگر نداشته باشند.

16- اعتیاد و مواد مخدر: رابطه اعتیاد و گرایش به مواد مخدر و طلاق دو جانبه است و هر یک می‌تواند سبب ایجاد دیگری شود. به عبارت دیگر طلاق می‌تواند سبب گرایش به سمت مواد مخدر شود و اعتیاد نیز می‌تواند منجر به جدایی و طلاق شود.

17-عدم رعایت عفاف و حجاب: امام علی (ع) می‌فرمایند:با پاک‌دامنی چشم اورا از نظر داشتن به دیگران و فکر او را از اندیشه گناه باز دارید وبا ی امیال مشروع او (باعث شوید) هوس‌های نامشروع پیدا نکند.

- عدم رعایت حقوق زوجین مانند ترک انفاق

19-بحران شخصیت:یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق در جامعه امروز،بحران شخصیت است.

بحران تنهایی یا یک خلاءعاطفی، خلاءای است که باعث می‌شود فرد در سن پایین تصمیم به ازدواج بگیرد وبا این ازدواج این گره یا عقده را از هم بگسلد .

20- خانواده های متزل و بد:

پیامبر (ص) می‌فرمایند از سبزه مزبله پرهیزید و در توضیح سبزه مزبله می‌فرمایند دختر زیبا در خانواده بد

21-دخالت نابجای اطرافیان :تأثیر پذیری یکی از زوجین از القائات فکری نابجا و مداخله‌جویانه خانواده خود می‌تواند منجر به ناسازگاری و ایجاد اختلافات شویی شود.

22- وفادار نبودن زوجین :خیانت یکی از زوجین به دیگری به عبارت دیگر فحشاء و روابط جنسی خارج از سیستم خانواده از عوامل عمده طلاق محسوب می‌شود.

23-تعیین مهریه های سنگین:گفته شده که شوم تر ین چیزی که یک زن با خود به خانه شوهر می‌برد مهریه سنگین است.

24-ازدواج تحمیلی:این نوع ازدواج بدترین نوع ازدواج است. بعضا" اتفاق افتاده که والدین دختر یا پسر بدون در نظر گرفتن شرایط فرزندشان و بدون جلب نظر وی ویا حتی با وجود مخالفت وی مبادرت به تعیین همسر بر ای او می‌نمایند که این امر ممکن است منجر به ایجاد تبعات بسیار شومی شود که یکی از این تبعات طلاق است.

25- تشریفات زاید و افراطی ویژه در اوایل تشکیل زندگی مشترک

26- کاهش روحیه ایثار و از خود گذشتی

27- عدم تطابق سنت‌ها در برگزاری جشن عروسی، خواستگاری و .

28- کاهش قبح طلاق در افکار عمومی و .

تدابیر پیشگیرانه یا عوامل کاهش دهنده طلاق و اختلافات شویی

عوامل ذیل را می‌توان از جمله عوامل پیشگیرانه یا کاهش دهنده بحران شویی و طلاق محسوب نمود

1-داشتن شرایط مساعد برای ازدواج

2- توجه به مسائل معنوی و دینی و تشابه زوجین از لحاظ اعتقادات مذهبی

3-وجود سابقه مناسب در زندگی خانوادگی.

4- ساده زیستی

5- ازدواج عاقلانه     

  6 - پر هیز شدید از ازدواج اجباری   

7-تشابه نسبی سطح آموزش، فرهنگ و تحصیلات.

8- دارا بودن آموزش کافی در زمینه مسائل خانوادگی.

9- مراجعه به مراکز مشاوره و انجام مشاوره ازدواج قبل از ازدواج.

10- دقت کافی در انتخاب همسر.

 11- عدم دخالت اطرافیان

12- عدم اتکاءبه دوستی‌های به اصطلاح خیابانی یا اینترنتی

13-- تعدیل کردن توقعات حذف تشریفات زاید ازدواج

14-تعیین مهریه های مناسب

15--تطابق پذیری و قابلیت انعطاف زوجین

16-انجام مذاکرات جهت رفع اختلافات وسوءتفاهمات و تشکیل محکمه داخلی خانوادگی برای حل اختلاف دو همسر

17-خوش‌رفتاری و توصیه مکرر به آن و گذشت از غفلت‌ها و تخلفات جزئی همسر

- تسلط بر نفس که منجر به غلبه خشم‌های آنی بر انسان نشود و اقدامات یا تصمیماتی عجولانه گرفته نشود.

19-رعایت آموزه های دینی از جمله آنکه زن حتماً خود را برای شوهر بیاراید، هنرهای خود را در جلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند، مرد نیز به همسر خود محبت و مهربانی کند و به او اظهار عشق و علاقه کند و محبت خود را کتمان نکند همچنین بایستی برخوردهای ن و مردان در خارج از محیط خانواده و کادر شویی وماً پاک وبی آلایش باشد.

20- رعایت امانت داری و حفظ حقوق همسر.

21- صداقت هم در بدو تشکیل خانواده وهم در طول زندگی شویی

22-به فرموده رسول خدا (ص) بهترین ن شما آنانند که با مهر و محبت باشند. در مراقبت خودشان از نظر حفظ عفت بکوشند. نسبت به شوهر خود حالت نافرمانی و تکبر به خود نگیرند. آرایش و خودنمایی آنان برای شوهرشان باشد در غیاب او رعایت امانت و حقوق همسری اورا بنمایند.


مشاوره خانواده چیست؟

در تعریف مشاوره باید گفت که مشاوره فرآیندی تخصصی بین مراجع و مشاور است که از طریق آن مراجع با کمک مشاور به بررسی و تحلیل مشکلش اقدام می‌کند، بر نکات ناشناخته شخصیت خود آگاهی می‌یابد، بر اثر تعامل و رابطه مشاوره‌ای با مشاور، به جستجوی راه حل برای مشکلاتش می‌پردازد.

مشاوره چیست؟

مشاوره (consultation) جریان فعال و پویایی بین مراجع و مشاور است که از طریق آن مراجع نحوه برقراری ارتباط با دیگران را می‌آموزد؛ شیوه‌های معقول برای ی نیازهایش را یاد می‌گیرد؛ احساسات ناشناخته‌اش را می‌شناسد؛ اطلاعات وسیع و عمیقی درباره خویشتن به دست می‌آورد و پس از شناخت اهداف زندگی، چگونگی رسیدن به آن‌ها را معین می‌سازد. از این دیدگاه، اعتقادات و نگرش‌ها و رفتار و در نهایت شیوه زندگی فرد از طریق مشاوره دگرگون می‌شود.

مشاوره به معنی همکاری کردن و رأی و نظر دیگری را در انجام کاری خواستن است. مشاوره جریانی است که در آن وجود ارتباط خاص بین مراجع و مشاور ضرورت دارد. مراجع معمولاً با مسئله و مشکلی عاطفی مواجه است و مشاور در ارائه راه حل برای مشکلات عاطفی تخصص دارد. مشاور از طریق برقراری رابطه مشاوره‌ای، به مراجع کمک می‌کند تا راه‌حلی برای مشکلش پیدا کند. مشاوره یکی از خدمات راهنمایی به شمار می‌رود و ارائه اطلاعات صرف و پند دادن و تلقین عقاید مشاوره محسوب نمی‌شود؛ زیرا در این موارد ارتباط مشاوره‌ای که لازمه درمان است وجود ندارد و مشاور صرفاً افکار و عقایدش را برای دیگری بیان می‌کند.

از طریق مشاوره مشکلات کنشی نسبتاً سطحی مراجع که خود در اثر یادگیری پدید آمده‌اند، درمان می‌شوند. از طریق مشاوره، سازش مراجع با خود و دیگران و نیز مسئولیت‌پذیری و بلوغ عاطفی وی افزایش می‌یابد.

مشاوره چیست؟

مشاوره رابطه‌ای آموزشی بین مراجع و مشاور است که در آن بر یادگیری تأکید می‌شود. در این تعریف، مشاور می‌کوشد تا با بهره‌گیری از صلاحیت‌های علمی و تجارب شغلی خود، مراجع را در شناخت امکانات و کسب بینش بیشتر در جهت حل مشکلاتش یاری دهد.

 

در مشاوره نباید صرفاً حل مشکلات آنی مراجع مد نظر باشد، بلکه نقش اصلی و اساسی مشاوره ایجاد و توسعه اعتماد به نفس و استقلال و افزایش قدرت مبارزه با مشکلات و گسترش رشد فکری مراجع است.

 

مشاوره رابطه یاری‌دهنده‌ای است که مراجع پس از شناخت خصوصیات خویش، در نهایت تصمیم‌گیری معقول و مناسب را یاد می‌گیرد. مشاوره فرآیند تخصصی ویژه‌ای است که مراجع از طریق ارتباط با مشاور، به حل مشکلش موفق می‌شود.

مشاوره فرآیندی آموزشی است که به رشد شخصیت فرد می‌انجامد. مشاوره رابطه‌ای هدف‌دار و پویاست که مراجع را در خودشناسی و تصمیم‌گیری مناسب و برآوردن نیازهایش یاری می‌دهد.

به طور خلاصه مراجع از طریق گفتگو با مشاور در یک جو مملو از تفاهم، خود را بهتر و بیشتر می‌شناسد، چگونگی تصمیم‌گیری را می‌آموزد و سرانجام راه‌حلی برای مشکلش پیدا می‌کند.

مشکل مراجع ممکن است در زمینه‌های عاطفی، ذهنی، اجتماعی، اخلاقی، تحصیلی، خانوادگی یا شغلی باشد. مشاور باید محیطی مملو از درک، همدلی و تفاهم ایجاد کند تا مراجع احساس آرامش و امنیت کند و مسائل خود را صادقانه بازگو کند.

از این رو در مشاوره اولاً برقراری تعامل و رابطه مداوم و هدف‌دار بین مشاور و مراجع ضروری است، ثانیاً هدف غائی، اتخاذ تصمیمی منطقی و معقول است که با نیازها و امکانات شخصی و اجتماعی مراجع سازگار باشد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حمایت از تولید ملی سیدالساجدین